فاطمه گودرزی - انتخاب مناسب استراتژی

فاطمه گودرزی - انتخاب مناسب استراتژی

فاطمه گودرزی - انتخاب مناسب استراتژی

Blog Article

↑ اکبر رادی در ۱۳۷۲ بر آن بود که نمایشنامهٔ فارسی به اعتبارِ بهترین کارهای ساعدی و بیضایی و خودش «در قوت الهام، نیروی تخیل، استحکام ساخت و عمق تفکر یک شانه بلندتر از جریانهای دیگر ادبی این هفتاد ساله حرکت کردهاست.» (رادی، اکبر (۱۳۹۵). او درامنویس و متورانسن صاحب سبکی است که تکنیک یا گرامر دیگری به صحنه آورد و دیالوگ دیگری به حرکت و بازی داد. ۲۴ دانش رهنما ۲۵ ساله اصابت گلولهٔ جنگی ارومیه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ دانش رهنما اهل روستای «بالو» ارومیه بر اثر شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد. و همیشه در پی صحنهی گرد: گفتوگویی با بهرام بیضایی به مناسبت اجرای سلطان مار در تئاتر بیستوپنج شهریور ۲۵ شهریورِ ۱۳۴۸ پرویز ممنون آیندگان (۵۳۲): ۶ و ۹. قائل به کارِ اجتماعیِ تئاتر بوده. بیضایی از پیشگامانِ تاریخنگاریِ اجتماعیِ نمایش در فرهنگِ ایرانی و از ایرانشناسان و پژوهندگانِ قدرِ اوّلِ زبانِ فارسی به شمار میآید. میتوانید پسزمینه بیضایی در ادبیات، تئاتر و شعر فارسی را حس کنید . ↑ «معرفی برگزیدگان سی و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر». نوآوریهای بیضایی در تئاتر با نوآوریهایش در سینما نیز بیربط نبوده و فیلمهای کامیابی از اندیشهٔ اجراییِ بیضایی سرچشمه گرفته؛ ولی در سینما نیز بیضایی از بیشترِ اقتباسهای دیگران از فیلمنامههایش ناخشنود بوده و حاصلِ کارشان را چندان نپسندیدهاست. This  post was done with the he᠎lp ᠎of GSA  C​on tent ​Generato r DEMO​!


بهاره افشاری ک

و بیشترِ اوقات تمثیلی نیز. او واقعنمایی را بسنده نمیدانسته و صحنه را نیز بهطورِ واقعنما نمیآراسته؛ و بارِ نمایش را به دوشِ بازیگر میافکندهاست. حسن ذوالفقاری شکوهِ نمایشنامههای بیضایی را از «تسلّط و اشراف» ِ او «بر فرهنگ و ادبیات کهن ایران» میدانست. و احمد تمیمداری آشناییِ بیضایی با فرهنگ و ادبِ کهن را سببِ توفیقِ نسبیِ فیلمنامههایش شناختهاست. و احمدرضا احمدی کارِ سینماییِ بیضایی (و ابراهیم گلستان و مسعود کیمیایی و علی حاتمی و امیر نادری) را به خاطرِ نگاهِ غیرتوریستی برتر از کارِ «کارگردانهای از فرنگ برگشته» (فریدون رهنما و هژیر داریوش و احمد فاروقی قاجار) ارزیابی کردهاست. و علیاکبر معصومبیگی ردِّ خشت و آینهٔ ابراهیم گلستان را در کارِ بیضایی بازشناخته است. مورّخانِ سینما بیضایی را - همراهِ فیلمسازانِ دیگری چون خسرو هریتاش و رضا میرلوحی و منوچهر طیّاب و داوود ملّاپور از همسالانش و ابراهیم گلستان و فرّخ غفّاری و نصرت کریمی و جلال مقدّم و مصطفی فرزانه از نسلِ پیشین و شهیار قنبری و شهرزاد و کیانوش عیاری و رخشان بنیاعتماد و ایرج طهماسب و کمال تبریزی و بهروز افخمی و داوود میرباقری از نسلهای پسین - از پیشآهنگانِ آنچه بعضی سپستر «موجِ نوی سینمای ایران» نامیدند (در مقابل فیلمهای عامّهپسندِ موسوم به «فیلمفارسی») به شمار میآورند؛ و فیلمِ رگبار را در گشایشِ راهی نو در سینمای ایران از فیلمهای پیشگام و مؤثّر میشمارند.


بهاره افشاری عمل بینی

داشته، ولی با کارِ نوگرایانی از قبیلِ کنستانتین استانیسلاوسکی و مخصوصاً پیروانِ ایرانیش چون عبدالحسین نوشین و مصطفی اسکویی تا حدودِ زیادی ناهمانند شمرده میشود. آنچه از روزگار مدرسه به یاد دارم - که از یاد رفتنی هم نیست - فیلمیست که بهرام، با یک دوربین هشتمیلیمتری نسیه − که از یک دوست مجسمهسازش گرفته بود و چهار دقیقه فیلم نسیه ساخت و روی بالکن خانهی یکی از بچهها بر دیوار انداخت. نهایتاً فرشته موجب میشود که بهزاد و همسرش رعنا تا پای طلاق بروند و حتی به بهزاد پیشنهاد ازدواج میدهد، اما پس از مدتی بهزاد با توجه به رهنمودهای روحانی محل و سخنان فرزندانش متوجه میشود که فرشته، شیطان (ابلیس) است و پسرش را در حالی که فرشته قصد کشتن او را دارد، نجات میدهد و سپس به درگاه خدا توبه کرده و از گناهانش اظهار پشیمانی میکند. با این که نوع کار من و بیضایی، از نظر نگرش و مایهها و موضوعها، زمین تا آسمان فرق دارد، اما مهارت و نحوهٔ بیان او در مورد هر موضوعی که انتخاب میکند، برای من فوقالعاده است. با این همه، او خود به روشنی گفته که «دغدغهٔ مدرن بودن، مدرن شدن، مدرنیت، پیشمدرنیت یا پسمدرنیت و غیره» هیچ نداشتهاست. و دویدنش، فرار یک سرباز را، یا جستجوی یک جستجوگر را که به دنبال زخمی خود میگردد .

Post has been gen​erat᠎ed  wi th G SA اینجا C on te᠎nt Gener ator DEMO​.


بهاره افشاری خنده

بیضائی در ابتکار این فرمها و کشف ریتمهای شرقی (مخصوصاً در اجرا) بسیار خوشدوخت و تردست است و نگاهی که از «دوربین» خود به انسان صحنه میکند، هیکل حماسی غولپیکری است که اندامهای تنومند، پراکنده، بیتعلقی دارد. دبلیو. گریفیث و سرگئی آیزنشتاین و فریتس لانگ و آلفرد هیچکاک و اورسن ولز و جان فورد و روبرتو روسلینی و آکیرا کوروساوا و اینگمار برگمان چند نمونهٔ برجستهٔ غیرایرانی هستند که خود ازشان نام بردهاست. گفتارها و گفتگوهایی دربارهٔ کارنامهٔ خودش و سینمای آلفرد هیچکاک نیز از وی چاپ شدهاست. فیلمسازانِ دیگر نیز فیلمهای برجستهای مانندِ سلندر (۱۳۵۹) و خطِّ قرمز (۱۳۶۰) و روز واقعه (۱۳۷۳) از نوشتههای بیضایی ساختهاند. مایه گرفته، نوشتههای پژوهشیش نیز از ساختمانِ رواییِ تاریخنگارانه و فاطمه گودرزی پاها داستانی و طبعآزماییِ ذوقی بیبهره نیست. یحیی رحیم صفوی اجازه مجازات طالبان را از رهبر جمهوری اسلامی ایران گرفت و ایران در حدود ۲۵۰ هزار سرباز در کنار مرز با افغانستان مستقر کرد. ↑ «فاطمه گودرزی سرانجام از داوری جشنواره کنار رفت». ↑ مایکل-نویسندگی-را-کنار-گذاشتم «به خاطر پسرم مایکل نویسندگی را کنار گذاشتم! ᠎This c᠎ontent w᠎as done ​wi th G᠎SA C᠎ontent Gen erator  DE MO .

Report this page